شهدا سال 62 -زندگینامه شهید علیرضا نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
ظاهر آرام، قلب مملو از ایمان و خانهای ساده و بیآلایش، روح او را چنان قوی و نیرومند ساخته بود که کوهها در مقابلش اظهار عجز میکردند و دشتهای سبز به وسعت نظر و سعهصدر او غبطه میخوردند. او که در خرداد سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی و ساده، در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. نام او را به عشق امام اول و فرزند بزرگوارش، هشتمین پیشوای شیعیان، علیرضا نهادند. بامعرفت دینی، روح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
ظاهر آرام، قلب مملو از ایمان و خانهای ساده و بیآلایش، روح او را چنان قوی و نیرومند ساخته بود که کوهها در مقابلش اظهار عجز میکردند و دشتهای سبز به وسعت نظر و سعهصدر او غبطه میخوردند. او که در خرداد سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی و ساده، در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. نام او را به عشق امام اول و فرزند بزرگوارش، هشتمین پیشوای شیعیان، علیرضا نهادند. بامعرفت دینی، روح...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید هوشنگ جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
بسمالله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، اِرجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلنی فی عبادی و ادخلی جنتی. ای نفس قدسی مطمئن و آرام (به یاد خدا)، امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود (به نعمتهای ابدی او) و او راضی از تو است، بازآی و در صف بندگان خاص من درآی و در بهشت من داخل شو. (سوره فجر) ما مصمم هستیم روزی رخش ببینیم و این جان که از اوست، تسلیم وی کنیم.۱ (امام خمینی) با سلام و درود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
بسمالله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، اِرجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلنی فی عبادی و ادخلی جنتی. ای نفس قدسی مطمئن و آرام (به یاد خدا)، امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود (به نعمتهای ابدی او) و او راضی از تو است، بازآی و در صف بندگان خاص من درآی و در بهشت من داخل شو. (سوره فجر) ما مصمم هستیم روزی رخش ببینیم و این جان که از اوست، تسلیم وی کنیم.۱ (امام خمینی) با سلام و درود...
به یاد شهدای بمباران جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
حضور نیروهای شهرستان در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، اولین عملیاتی بود که گردان کمیل پس از تشکیل در آن شرکت می کرد. نیروهای شهرستان نیریز عمدتا" در این گردان متمرکز بودند و به حماسه آفرینی پرداختند. نیروهای گردان، عصر همان روزی که قرار بود در شب آن روز عملیات شروع شود؛ یعنی عصر 2/12/1362 در منطقه جفیر توسط هواپیماهای دشمن بمباران و تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما این بمباران و تلفات ناشی از آن نتوانست مانع از حضور نیروهای شهرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، اولین عملیاتی بود که گردان کمیل پس از تشکیل در آن شرکت می کرد. نیروهای شهرستان نیریز عمدتا" در این گردان متمرکز بودند و به حماسه آفرینی پرداختند. نیروهای گردان، عصر همان روزی که قرار بود در شب آن روز عملیات شروع شود؛ یعنی عصر 2/12/1362 در منطقه جفیر توسط هواپیماهای دشمن بمباران و تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما این بمباران و تلفات ناشی از آن نتوانست مانع از حضور نیروهای شهرستان...
زندگینامه جانباز غلامعلی حاتم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
قلپ قلپ قمقمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...